نوشتههای برچسبخورده با اورول
چهارپا خوب دوپا بد…
نوشتهشده به وسیلهٔ محمد جعفر در گاه و بی گاه در ژانویه 27, 2011
«اسکوئیلر آمرانه گفت: رفیق٬ دیگر نیازی به آن نیست. آواز حیوانات انگلیس٬ آواز شورش بود. اما حالا دیگر شورش به ثمر رسیده است. مجازات خیانتکاران که امروز بعدازظهر صورتگرفت آخرین مرحلهی آن بود. دشمن داخلی و خارجی هردو شکست خوردهاند. در آواز حیوانات انگلیس ما تمایلات خود را برای داشتن روزهای بهتر بیان میکردیم. اما حالا که زندگی بهتری داریم٬ بدیهی است که خواندن آواز دیگر مفهومی ندارد. اگرچه حیوانات ترسیده بودند اما چندتا از آنها میخواستند لب به اعتراض بگشایند. که در این لحظه گوسفندان بعبع «چهارپا خوب دوپا بد» را سر دادند و دقایقی بحث را متوقف کردند.» قلعهی حیوانات – فصل هفتم در این داستان گوسفندان نفهم ترین موجودات هستند. رعیت! اعتراف به کاری که نکردهاند میکنند و در آتش قدرتطلبی رفیق ناپلئون میسوختند. آره! چهارپاخوب دوپا بد٬ احمدی خوب ماها بد! چهارپاخوب دوپا بد٬ رهبری خوب ماها بد! چهارپاخوب دوپا بد٬ … خوب ماها بد! . . . و این قصه سر دراز دارد… (ایده از عرفان)